تعریف اخلاق و شاخصه های مهم آن
اخلاق در اصطلاح عالمان تعاریف گوناگون دارد. در تعریف آن بعضی بر مبنای صفات و ملکات اخلاقی تعریف نموده و بعضی بر مبنای افعال اخلاقی و بعضی هر دو را لحاظ کرده اند . به این جهت با سه نوع تعریف روبرو می شویم :
تعریف بر منبای صفات اخلاقی
بعضی تعاریف اخلاق با تکیه بر ملکات اخلاقی ارائه شده که خود بردو قسم است بعضی فضائل و رذائل راباهم لحاظ نموده وبعضی فقط برفضائل تکیه دارد.
تعریف بر مبنای فضائل و رذائل اخلاقی
بعضی در تعریف ان به این شاخصه توجه نمودند،صفات پايدار و راسخ در نفس آدمي كه موجب صدور افعال معيني، بدون تفكر و تأمل ميگردد. به تعبيرعلامه مجلسي:اخلاق، ملكهاي نفساني است كه به آساني افعال از آن صادر ميشود هم چنین«غزالي» اخلاق را هيأتي استوار و راسخ در نفس كه كارها را به آساني و بدون نياز به فكر صادر ميگرداند، معنا ميكند. بعضی اخلاق بر صفات نفساني پايدار و يا ناپايدار اطلاق نموده اند.
تعریف بر مبنای فقط فضائل
بعضی فضائل اخلاقی را اخلاق ورذائل را امور غیر اخلاقی دانستند.واژة اخلاق به معناي فضايل اخلاقي و اخلاق نيك در برابر رذايل و امور غير اخلاقي نيز بهكار رفته است. اخلاق، آن گونه رفتار انسانی است که از روح زیبا سرچشمه می گیرد، و زیبایی روح در سایه تعادل قوا و توازن تمایلات درونی انسان است.معاني ديگري مانند: نهاد اخلاقي زندگي و نظام رفتاري حاكم بر افراد، سيستم همگاني غير رسمي و دستگاهي از عقايد جاري در جامعه دربارة منش و رفتار افراد براي اخلاق بيان شده است.
تعریف بر مبنای عمل اخلاقی
عالمان غربي بيشتر به خود فعل توجه دارند؛ چنان كه ژكس مينويسد: «علم اخلاق عبارت از تحقيق در رفتار آدمي بدان گونه كه بايد باشد»،
تعریف بر معنای صفات وافعال
بعضی صفات و افعال اخلاقی را باهم لحاظ کرده اند.شناخت خوب و بد افعال و صفات، آثار آنها و شيوه آراستگي به صفات افعال خوب و پرهيز از افعال و صفات بد، محتواي علم اخلاق است.
تعریف علم اخلاق
به تبع آن علم اخلاق نیز دوگونه تعریف می شودبراي مثال ابن مسكويه درتعريف علم اخلاق ميگويد: «علم به روشها و سجايايي است كه سبب نيكويي و زيبايي تمام رفتار و عملكرد انسان ميشود و اين اعمال به آساني از انسان صادر ميشود» ؛ ان چنان که عالمان غربي بيشتر به خود فعل توجه دارند: «علم اخلاق عبارت از تحقيق در رفتار آدمي بدان گونه كه بايد باشد».